بازاریابی شبکه ای"تیم زندگی بهتر"

این وبلاگ متعلق به تیم بازاریابی شبکه ای زندگی بهتر می باشد.

بازاریابی شبکه ای"تیم زندگی بهتر"

این وبلاگ متعلق به تیم بازاریابی شبکه ای زندگی بهتر می باشد.

فرمول شکست و موفقیت

دسته‌بندی موضوعی: کلاسیک | رشد فردی | پیشرفت حرفه‌ای
فرمول شکست و موفقیت
دستورالعملهای ساده‌ای که باید هر روز انجام شوند...
جیم ران (Jim Rohn)
ترجمه: نیما عربشاهی
نمی‌دانیم اگر جیم ران نیز جزو فیلسوفان بزرگی مانند دکارت، هگل، کانت، نیچه، هیوم، افلاطون و سقراط بود، تاریخ چگونه ورق می‌خورد. مقاله‌ای که در ادامه می‌خوانید یکی از آثار کلاسیک جیم ران و جزو آثار کلاسیک در زمینه‌ی موفقیت است. یکی از آن پندهای خردمندانه (جیم ران استاد پندهای بزرگ است) که باید تا آخر عمر، ماهی حداقل یکبار آنرا بخوانید تا شخصیت بهتر و بزرگتری پیدا کنید. این فرمول همیشه کاربرد دارد؛ چه به نفع یا به ضرر شما. به قول جیم ران، حق انتخاب با شماست.

جهت مطالعه این مقاله به ادامه مطلب مراجعه فرمائید...
 
نمی‌دانیم اگر جیم ران نیز جزو فیلسوفان بزرگی مانند دکارت، هگل، کانت، نیچه، هیوم، افلاطون و سقراط بود، تاریخ چگونه ورق می‌خورد. مقاله‌ای که در ادامه می‌خوانید یکی از آثار کلاسیک جیم ران و جزو آثار کلاسیک در زمینه‌ی موفقیت است. یکی از آن پندهای خردمندانه (جیم ران استاد پندهای بزرگ است) که باید تا آخر عمر، ماهی حداقل یکبار آنرا بخوانید تا شخصیت بهتر و بزرگتری پیدا کنید. این فرمول همیشه کاربرد دارد؛ چه به نفع یا به ضرر شما. به قول جیم ران، حق انتخاب با شماست.
 
 
شکست، یک مصیبت ناگهانی نیست. ما یک شبه شکست نمی‌خوریم. شکست نتیجه‌ی محتوم مجموعه‌ای از تفکرات و انتخابهای نادرست است. به‌عبارت ساده‌تر شکست، چیزی نیست جز مجموع اندک خطاهایی که در قضاوتها و تصمیم‌گیریهای روزانه‌ی خود مکرراً انجام می‌دهیم.
 
حال چرا فردی باید در داوری خود خطا داشته و آنقدر نادان باشد که هر روز آن خطا را تکرار کند؟ پاسخ این است که او فکر نمی‌کند که این موضوع، اهمیتی داشته باشد.
 
به نظر ما، فعالیتهای روزمره ظاهراً اهمیت چندانی ندارند. ظاهراً یک اشتباه کوچک، یک تصمیم بد، هدر رفتن یک ساعت از عمر، اثر فوری و قابل اندازه‌گیری‌ای در زندگی ما ندارد. ما غالباً از نتایج اعمال خود فرار می‌کنیم.
 
اگر خود را به زحمت نینداخته و در سه ماه گذشته حتی یک کتاب هم نخوانده باشیم، ظاهراً این کمبود اثری بر زندگی ما نمی‌گذارد. و چون اتفاق مهمی نیفتاده است پس این خطای تصمیم‌گیری را برای سه ماه بعد و سه ماه بعد از آن و به همین ترتیب تکرار می‌کنیم. ولی چرا؟
 
زیرا ظاهراً اهمیتی ندارد. و خطر بزرگ در همینجا نهفته است. از کتاب نخواندن بدتر این است که حتی متوجه هم نشویم که کتاب نخواندن چه تأثیرات منفی‌ای دارد.
 
آنهایی که زیاد غذاهای ناسالم می‌خورند، در آینده دچار بیماری می‌شوند ولی در عین حال در لحظه‌ی خوردن، لذت می‌برند و به شرایط آینده‌ی خود اهمیتی نمی‌دهند. از نظر آنها مهم نیست. آنهایی که زیاد سیگار می‌کشند یا زیاد مشروبات الکلی می‌نوشند، خطای تصمیم‌گیری خود را سالها و سالها و سالها تکرار می‌کنند... زیرا به‌نظرشان مهم نیست. ولی ندامت و پشیمانی این تصمیم‌گیریهای خطا همیشه در آینده بروز می‌کند. به‌ندرت پیش می‌آید که نتایج، بلافاصله خود را نشان دهند؛ در عوض روی هم انباشته می‌شوند تا اینکه بالاخره روز حساب از راه می‌رسد و در آن روز است که باید تاوان تصمیمات خطا را پرداخت. همان تصمیماتی که روزگاری به‌نظر مهم نمی‌آمدند.
 
خطرناک‌ترین خصلت شکست، موذیگری و ظرافت آن است. ظاهراً این خطاها در زمان کوتاه، تغییری ایجاد نمی‌کنند. به‌نظر نمی‌رسد که داریم شکست می‌خوریم. درواقع گاهی انباشت تصمیمهای خطا، در دوران شادی و وفور نعمت در زندگی ما رخ می‌دهند. چون اتفاق وحشتناکی برای ما نیفتاده است، چون پیامدهای فوری‌ای نظر ما را به خود جلب نمی‌کنند، روزها را یکی پس از دیگری از سر می‌گذرانیم و خطاهای خود را تکرار می‌کنیم، نادرست می‌اندیشیم، به اصوات نامناسب گوش می‌دهیم و انتخابهای نادرست انجام می‌دهیم. «آسمان دیروز بر سر ما خراب نشد، پس این عمل، خطری ندارد. چون پیامدهای قابل اندازه‌گیری اتفاق نیفتاده است، پس احتمالاً تکرار آن اعمال، خطری در پی ندارد.»
 
اگر همان روز اول که تصمیم اشتباهی می‌گیریم، آسمان بر سرمان خراب شود، بی‌شک تصمیماتی اتخاذ می‌کنیم که خطایمان تکرار نشود. مانند کودکی که با وجود فریادهای اخطار والدین خود، دستش را به اجاق نزدیک می‌کند و می‌سوزد ما نیز باید پیامدی فوری را تجربه کنیم تا تصمیم خطای خود را تکرار ننماییم.
 
متأسفانه شکست، برخلاف والدین ما، فریاد اخطار نمی‌دهد. به همین دلیل است که باید حکمت و فلسفه‌ی خود را بهینه کنیم تا تصمیمات بهتری بگیریم.
 
با داشتن فلسفه و حکمتی قوی که گامهای ما را راهنمایی می‌کند، از تصمیمهای نادرست خود بیشتر آگاه می‌شویم و می‌فهمیم که هر خطایی در زندگی ما مؤثر است و باید به آن اهمیت دهیم.
 
و اما خبر خوشی دارم. مانند فرمول شکست، فرمولی هم برای موفقیت وجود دارد که تبعیت از آن ساده است: انجام روزانه‌ی چند دستورالعمل ساده.
 
در اینجا سوالی مطرح می‌شود که ارزش اندیشیدن دارد. چگونه خطاهای خود را در فرمول شکست به دستورالعملهای مورد نیاز در فرمول موفقیت تبدیل کنیم؟ پاسخ در این است که آینده را به بخش مهمی از حکمت امروز خود تبدیل کنیم.
 
موفقیت و شکست هر دو عواقبی دارند، مانند پاداشهای محتوم یا ندامتهای گریزناپذیرِ حاصل از فعالیتهای گذشته. اگر چنین است پس چرا مردم درباره‌ی آینده‌ی خود نمی‌اندیشند و تأمل نمی‌کنند؟ پاسخ این سوال، ساده است: آنها در زمان حال گیر افتاده‌اند و آینده برایشان اهمیتی ندارد. مشکلات و پاداشهای امروز برای برخی از انسانها آنقدر جذاب است که حتی لحظه‌ای را به تفکر درباره‌ی آینده اختصاص نمی‌دهند.
 
ولی چه می‌شد اگر دستورالعمل جدیدی ایجاد می‌کردیم و روزی چند لحظه به آینده و پایان راه، نظری می‌انداختیم؟ در این صورت می‌توانستیم نتایج رفتارهای امروز خود را پیش‌بینی کنیم. ما با مسلح شدن به اطلاعات ارزشمند می‌توانیم عمل لازم را انجام دهیم تا خطاهای خود را به دستورالعملهایی که به موفقیت منجر می‌شوند بدل نماییم. به‌عبارت دیگر باید خود را ملزم به رعایت دستورالعملهایی بکنیم که باعث شود آینده را ببینیم و با این کار بتوانیم طرز تفکر خود را تغییر دهیم، خطاهای خود را اصلاح نموده و عادتهای جدیدی در خود ایجاد و جایگزین عادتهای غلط گذشته کنیم.
 
یکی از جنبه‌های مهیج فرمول موفقیت -انجام هر روزه‌ی چند دستوالعمل ساده- این است که نتایج مثبت آنها تقریباً بلافاصله بروز می‌کنند.
 
همزمان که خطاهای روزانه را به دستورالعملهای روزانه موفقیت بدل می‌کنیم، نتایجی مثبت را در زمان بسیار کوتاه تجربه خواهیم کرد. وقتی که رژیم غذایی خود را تغییر می‌دهیم، میزان تندرستی و سلامت ما در طی فقط چند هفته بهبود می‌یابد. زمانی که شروع به ورزش می‌کنیم، تقریباً بلافاصله احساس شادابی و نشاط به ما دست می‌دهد. وقتی که شروع به خواندن مطالب مفید می‌کنیم، رشد آگاهی و سطح جدیدی از اعتماد به نفس را تجربه می‌نماییم. هر دستورالعملی که روزانه انجام دهیم، نتایج هیجان‌برانگیزی خواهد داشت که باعث می‌شود انضباط و دستورالعملهای جدیدتری برای خود ایجاد کنیم.
 
جادوی دستورالعملهای جدید این است که باعث می‌شوند طرز تفکر خود را بهبود ببخشیم.
 
اگر امروز شروع به خواندن کتاب کنیم، رویدادهای روزانه‌ی خود را بنویسیم، در کلاسهای آموزشی شرکت کنیم، بیشتر گوش دهیم و ببینیم، می‌توان به جرأت گفت که امروز، اولین روز زندگی نوین ماست که به آینده‌ای بهتر می‌انجامد.
 
اگر همین امروز دست به کار شویم و سخت‌تر بکوشیم و به هر روشی، تلاش آگاهانه و مداوم برای تبدیل خطاهای کوچک و مرگبار به دستورالعملهای سازنده و پرفایده داشته باشیم دیگر هرگز به فقط زنده بودن بسنده نخواهیم کرد زیرا مزه‌ی شیرین اصل زندگی را چشیده‌‌ایم.

 
جیم ران (Jim Rohn) را «نخستین فیلسوف تجارت آمریکا» می‌دانند. او سی و نه سال است که به انجام فعالیتها و برگزاری سمینارهایی می‌پردازد که زندگی انسانها را تغییر می‌دهند... او بیش از 6000 شرکت‌کننده و چهار میلیون مخاطب در سراسر جهان دارد. جیم ران در سال 1985 برنده‌ی جایزه‌ی انجمن سخنرانان آمریکا شد. آثار او شامل کتاب، نوارهای صوتی و تصویری به بیش از هفده اثر می‌رسد.
برای آشنایی بیشتر با جیم ران به آدرس زیر مراجعه کنید:
 
                      www.JimRohn.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد